علی مطهری در سایت شخصی اش، نامه ای از 133 دانشجو را تحت عنوان (بیانیه دانشجویان در حمایت از علی مطهری) منتشر نموده است. جای سوال است که این نماینده محترم، چطور نامه یک اقلیت 133 نفری را به عنوان بیانیه دانشجویان مطرح می کند؟ آیا همه دانشجویان ما این 133 نفر هستند؟ در ادامه تیتر نمایش این نامه آمده است که (جمعی از فعالان دانشجویی با صدور بیانیهای از علی مطهری به دلیل دفاع از حقوق مردم ایران اعلام حمایت کردند) آیا واقعا عمل علی مطهری و سخنان وی در مجلس دفاع از حقوق مردم ایران است؟ آیا سخنان وی آب به آسیاب دشمن ریختن نیست؟ آیا حاشیه سازی در این شرایط حساس نیست؟ شرایطی که رهبر معظم انقلاب همه را دعوت کرد که از حاشیه سازی بپرهیزند؟ دفاع از سران فتنه، که باعث اسقاط بسیاری از مردم ایران از زندگی شد، یعنی حمایت از مردم ایران؟ آیا آقای مطهری واقعا می داند که مردم ایران چه کسانی هستند؟ کاش اندکی فقط اندکی بصیرت داشتند.
ایستادگی بر سر حقوق، اصول و آرمانهای یک ملت کار هرکسی نیست. تنها کسانی از عهده این کار بر می آید که ایمان و صداقت با خون و روح آنهادرآمیخته باشد. در تاریخ انقلاب ها و مقاومت های عدالت خواهانه یک ملت وقتی مینگریم بسیاری از رهبران بعد از روی کار آمدن، از آن شعارها و خطوط اصلی انقلاب و مقاومت چشم پوشی کرده و آن وعده ها و نوید های داده به مردم را به فراموشی سپرده اند.
قبل از اینکه از موضوع دور شوم، به انقلاب سنه ۱۳۵۷ افغانستان و سپس مقاومت های عدالت خواهانه غرب کابل اشاره میکنم،آنزمانی که مردم پابرهنه افغانستان با تمام وجود به ندای رهبران خود پاسخ مثبت دادند و با اشتیاق وصف ناپذیری در مصاف با اهریمنان رفتند و تمام سختی های جهاد و مقاومت را به جان خریدند تا شاید به ثواب و نوایی برسد که هم آخرت آنها را آباد کند و هم دنیای شان را بهبود بخشد، امادر هرگامی که به پایان این راه پرپیچ و خم نزدیک شدیم، از آرمان های اصلی انقلاب و مقاومت فاصله گرفتیم و رهبران، به جای اینکه به حقوق مردم و صاحبان اصلی انقلاب و مقاومت توجه کنند، به سهم رهبری خود از قدرت قانع شدند و منافع ملت و مردم را وجه المصالحه رسیدن به منافع شخصی خودقرار دادند.
مقاومت و عدالت خواهی هزاره ها در یک و نیم دهه اخیر همان طوری که جریان استبدادخواهی را در بیرون،زمینگیر کردند، در داخل نیز سره و ناسره را از هم متمایز ساختند و با توجه به موضع گیریهای متفاوت رهبران،جایگاه برخی بالا رفتند و جایگاه برخی دیگر تنزل یافتند و حتی عدهای هم مطرود شدند.
در این میان آقایان خلیلی و محقق با به دست گرفتن رهبری جریان مقاومت (بعد از شهید مزاری) روز به روز به موقعیت بالاتری دست یافتند بدون اینکه انتظارش را داشته باشند. لکن سیر افول محبوبیت آقای خلیلی از زمانی آغاز شد که در قطار ارگ نشینان کابل قرار گرفت و از آدرس حکومتی داد سخن میکرد و همین باعث گردید که آقای محقق یکه تاز میدان گردد و با گلوچاق کردن های انتقادی خود از حکومت آقای کرزی در موارد مقطعی،مورد توجه رسانه ها و اقبال مردم قرار گیرد.
در دوره انتخابات اخیر ریاست جمهوری، تکیه بیش از پیش ایشان بر شعار عدالتخواهی و محافظت از حقوق مردم، موجب حضور گسترده مردم هزاره پای صندوق های رأی شد و آرای اکثریت این مردم در حمایت از آقای محقق به صندوق داکتر عبد الله ریخته شد. اما با تغییر سرنوشت انتخابات، مردم با امید و آرزوهای زیاد نزدیک به یک سال صبر کردند تا نتایج حمایت خوداز آقای محقق را ببینند.
حال که بعد از کش و قوس های زیاد، لیست کابینه اعلام شده است، میبنیم که برخلاف انتظار، سهم ناچیز و تحقیر گونه ای برای مردم هزاره در نظر گرفته شده است و این لیست از دید مردم ما غیرواقع بینانه بوده و قابل قبول نمیباشد.
از طرف دیگرآقایان خلیلی و محقق که مدعی رهبری قوم هزاره هستند و بار چانه زنی برای این قوم را بر دوش دارند، باید پاسخگو باشند که چرا نتوانسته سهم واقعی این قوم را بگیرند و به سهم حد اقلی آنهم با وزرای ضعیف و وزارتخانه های ناکارآمد بسنده کرده اند؟ آیا این برای آنها مایه شرمساری نیست؟ آیا این چوب حراج زدن به حقوق و آرمان های یک قوم نیست؟
دیدم بعضی از هم محلی های عزیز از جا موندن اسم آن ها در پست شخصیتهای موفق روستامون گلایه دارند منم یهو خواستم ریز بینی کنم و یه وقتی بذارم و همشو بنویسم اما یهویی این به ذهنم رسید که ملاک و معیار موفق بودن یک شخصیت چیه؟
حتما باید تحصیل کرده باشه؟ باید سمتی دولتی یا غیر دولتی داشته باشه؟ مجتهد و اسلام شناس باشه؟ یعنی یک کشاورز بی شیله و پیلهای که روز و شب برای به دست آوردن نون حلال و رونق بخشیدن به تولید ملی مشغول تلاش و کوششه، آدم موفقی نیست؟ یا اون کارگری که برای سیر کردن شکم زن و بچش تمام سختیها و ناملایماتو به جان می خره، نخبه و موفق نیست؟ و یا... اگه بخوام آدمای موفق محلمو اسم بیارم باید تمام وسعت آرم رو مد نظرقرار بدم. آدمهای موفق روستای آرم کیان؟ همهی آرمی های زحمتکشی که هویتی دلنشین ساختند به اسم: آرم. پس درود به روستای آباء و اجدادیم.